اختلال وسواسی جبری (Obsessive compulsive disorder)
اختلال وسواسی ـ جبری که بهاصطلاح OCD نامیده میشود، با علائمی مانند افکار و ترس غیرمنطقی (وسواس) خود را نشان میدهد که فرد را وادار میکند تا رفتار و حرکات تکراری (اجباری) از خود نشان دهد.
بعضی بیماران ممکن است، تنها جنبه وسواسی یا جنبه اجباری این اختلال را داشته باشند، اما همچنان به آنها اختلال وسواسی ـ جبری اطلاق میشود.
بیماری که به این اختلال مبتلا است، شاید قادر باشد یا حتی نتواند تشخیص دهد که افکار و ترسهای وی غیرمنطقی هستند، بههمین دلیل سعی میکنند، آنها را نادیده گرفته یا متوقف کنند. اما این عمل تنها باعث میشود، استرس و اضطراب بیمار افزایش یابد. درنهایت، بیمار احساس میکند، باید عمل اجباری را انجام دهد تا احساسات استرسزای وی کم شود.
اختلال وسواسی ـ جبری اغلب حول یک موضوع خاص دور میزند، مثلا ترس از آلوده شدن بهوسیله میکروب.
برای رهایی از این ترس، بیمار مرتبا و بهصورت یک رفتار اجباری، دستان خود را میشوید تا جایی که زخم شده یا ترک بردارد.علیرغم تلاش برای نادیده گرفتن یا خلاص شدن از شر افکار آزاردهنده، این نوع افکار میل به بازگشت دارند. این امر، باعث بروز رفتارهای نامربوط بیشتری شده و وارد چرخه معیوبی میشود که از خصوصیات این اختلال است.
بعضی بیماران ممکن است، تنها جنبه وسواسی یا جنبه اجباری این اختلال را داشته باشند، اما همچنان به آنها اختلال وسواسی ـ جبری اطلاق میشود.
بیماری که به این اختلال مبتلا است، شاید قادر باشد یا حتی نتواند تشخیص دهد که افکار و ترسهای وی غیرمنطقی هستند، بههمین دلیل سعی میکنند، آنها را نادیده گرفته یا متوقف کنند. اما این عمل تنها باعث میشود، استرس و اضطراب بیمار افزایش یابد. درنهایت، بیمار احساس میکند، باید عمل اجباری را انجام دهد تا احساسات استرسزای وی کم شود.
اختلال وسواسی ـ جبری اغلب حول یک موضوع خاص دور میزند، مثلا ترس از آلوده شدن بهوسیله میکروب.
برای رهایی از این ترس، بیمار مرتبا و بهصورت یک رفتار اجباری، دستان خود را میشوید تا جایی که زخم شده یا ترک بردارد.علیرغم تلاش برای نادیده گرفتن یا خلاص شدن از شر افکار آزاردهنده، این نوع افکار میل به بازگشت دارند. این امر، باعث بروز رفتارهای نامربوط بیشتری شده و وارد چرخه معیوبی میشود که از خصوصیات این اختلال است.
تشخیص:
برای کمک به تشخیص اختلال وسواسی ـ جبری، پزشک تستها یا آزمایشهایی را درخواست میکند، شامل:
معاینه فیزیکی
این کار برای رد کردن دیگر مشکلاتی است که علائم این اختلال را تقلید میکنند، همچنین برای بررسی هرگونه عارضه همراه.
تستهای آزمایشگاهی
این تستها، شامل شمارش کامل گلبولهای خونی، بررسی از نظر مصرف الکل و مواد مخدر و ارزیابی عملکرد هورمونهای تیروئید است.
ارزیابی روانشناسی
پزشک از شما در مورد افکار، احساسات، علائم و الگوهای رفتاری شما سوال خواهد کرد. همچنین اگر شما اجازه بدهید، ممکن است بخواهد با افراد خانواده یا دوستان شما نیز صحبت کند.
نمونههایی از افکار و رفتارهای وسواسی جبری
علایم اختلال وسواسی جبری به قدری متنوع و پیچیده هستند که گاهی افراد و حتی خانوادههایشان تا سالها نمیدانند این علایم را باید بیماری دانست و برای درمان مراجعه کرد. در اینجا سعی شده تا برخی از رایجترین این علایم گردآوری شود:
افکار وسواسی در مورد آلودگی وکثیفی
- ترس زیاد از ابتلا به بیماری واگیردار
- نگرانی زیاد از کثیفی و میکروب
- نگرانی از عدم کنترل محتویات بدن (ادرار و مدفوع و...)
- نگرانی در مورد اعضای بدن
- نیاز وسواسی به نظم و تقارن
- همه چیز باید دقیق و مرتب باشد
- لباس و سر و وضع و محیط کار یا زندگی فرد باید منظم باشد
وسواس نگه داشتن وسایل
هیچ چیز قدیمی را نمیتوانند دور بریزند، حتی روزنامههای بلامصرف؛ ترس اینکه یک روز لازم شوند یا اینکه دورریختن آنها اشتباه باشد
وسواسها با محتوای جنسی
- افکار جنسی که ناخواسته به ذهن فرد رسیده و برایش نامطلوب است
- ترس از اینکه ناخواسته کودکی را مورد آزار جنسی قرار دهد
- ترس از اینکه فرد همجنسگرا باشد
وسواس تکرار
- تکرار فعالیتهای عادی روزمره بدون دلیلی منطقی
- سوال کردن مکرر در مورد موضوعی خاص
- خواندن چندباره یک پاراگراف یا جمله
شک غیرمنطقی
فرد شک میکند که کارهایش را درست انجام داده یا خیر. مثلا چک را امضا کرده است؟غسل را درست انجام داده است؟ نماز را درست خوانده است؟
وسواسها با محتوای مذهبی
- هجوم افکارمذهبی زشت و مخالف با عقاید بیمار
- درگیری ذهنی شدید با مسایل اخلاقی و درست و غلط بودن
وسواسها با محتوای خشم
- ترس از اینکه فرد سبب بروز حادثهای مرگبار شود، مثل آتشسوزی
- فرد به طور مکرر تصاویری را با محتوای خشونت به ذهن آورد
- ترس از اینکه فکری خشن را عملی کند
- ترسی غیرمنطقی از اینکه به فردی آسیب وارد کرده باشد (در رانندگی فردی را زیر گرفته باشد)
وسواسهای با محتوای تغذیه و وزن
- درگیری ذهنی با اندازهگیری وزن مواد غذایی مصرفی
- ترس غیرمنطقی از اینکه بعضی غذاها بد هستند یا نباید مصرف شوند
- درگیری ذهنی بسیار شدید با موضوع وزن (روزی چند بار خود را وزن کردن(
ترسهای خرافاتی
- عقیده به اینکه برخی اعداد خوششانسی یا بدشانسی میآورند
- تکرار برخی از کارها به دفعات مشخص (شستن دست، مسواک زدن(
- احساس اجبار در درست انجام دادن کارها
- فرد خود را مجبور میبیند که نظم و ترتیب خاصی را در انجام کارهایش داشته باشد (مثلا لباسها را در روز خاصی بشوید، لیوانها را به سبک خاصی در کمد بچیند(
- فرد آنقدر کارش را تکرار میکند تا مطمئن شود درست انجام داده است
- احساس اجبار در جمع کردن وسایل بیمصرف
- احساس اجبار در چک کردن
- فرد مرتب در را چک میکند تا از بسته بودن آن مطمئن شود
- چک کردن بیش از حد کارهایش تا از بروز اشتباه جلوگیری کند
- چک کردن بیش از حد اعضای بدن از ترس ابتلا به بیماری
سایر وسواسها
- فرد خود را مجبور میبیند برای فرار از یک فکر اذیت کننده چند بار چیزی را لمس کند
- فرد خود را مجبور میبیند که موضوع خاصی را به فردی بگوید یا از فردی سوال کند
- فرد یک سوال را مکررا از فردی میپرسد تا خیالش راحت شود
- وسواس شمارش (فرد خود را مجبور میبیند که مثلا تعداد ماشینها را بشمارد(
دلایل:
علل ایجادکننده اختلال وسواسی ـ جبری بهطور کامل شناخته نشدهاند، اما علل اصلی را میتوان در دو گروه قرار داد:
- بیولوژی: این اختلال میتواند نتیجه تغییرات در شیمی طبیعی بدن یا عملکرد مغز باشد. همچنین میتواند یک جزء ژنتیکی هم داشته باشد، اما هنوز ژنهای اختصاصی برای آن شناخته نشده است.
- محیطی: بعضی عوامل محیطی مانند عفونتها میتوانند محرکی برای شروع علائم باشند، اما انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه الزامی است
مراقبت:
درمان های مورد استفاده در این اختلال به درمان قطعی بیمار کمک نمی کنند اما علائم وی را تحت کنترل در آورده و زندگی را برای او راحت و ممکن می نمایند. برخی افراد تا آخر عمر نیاز به دریافت درمان های مربوطه دارند. دو درمان اصلی در این بیماری شامل روان درمانی و دارو درمانی می باشد.
رواندرمانی
نوعی از درمان با نام «درمعرض قرار گرفتن و پیشگیری از پاسخ دادن» در درمان این بیماران بیشترین تاثیر را دارد. در این روش درمانی، بیمار بهتدریج با موضوعهای ترسناک و وسواسی زندگی، مانند آلودگی، مواجه شده و روشهایی به وی آموزش داده میشود تا بتواند استرس خود را مدیریت کند. مواجهدرمانی به تلاش و تمرین نیاز دارد، اما وقتی کیفیت زندگی بیمار بهبود مییابد، وی تشویق میشود تا مدیریت افکار وسواسی و رفتارهای اجباری خود را به دست گیرد.
روانپزشک برای بیمار از داروها نیز کمک می گیرد و گاه ترکیبی از روان درمانی و دارو درمانی برای کاهش علائم بیمار استفاده میشود.
روانپزشک برای بیمار از داروها نیز کمک می گیرد و گاه ترکیبی از روان درمانی و دارو درمانی برای کاهش علائم بیمار استفاده میشود.
علائم:
علائمی که در این اختلال دیده میشود، اغلب هم افکار وسواسی و هم رفتارهای اجباری را دربر میگیرد. اما این امکان هم هست که بیمار تنها یکی از این جنبههای رفتاری یا عملکردی را نشان دهد. در حدود یکسوم بیماران مبتلا به اختلال وسواسی ـ جبری، دچار تیک (نشان دادن حرکات یا صداهای ناگهانی، کوتاه و متناوب) هم هستند.
علائم وسواس
وسواسهای فرد مبتلا به این اختلال، تصورات تکراری، مداوم و ناخواستهای است که باعث پریشانی و اضطراب فرد بیمار میشود. بیمار ممکن است سعی کند برای خلاصی از آنها، مجبور به انجام عملی اجباری شود.
این وسواسها اغلب زمانی مزاحم بیمار میشوند که تلاش میکند، به موضوع دیگری فکر کند یا کار دیگری انجام دهد.
افکار وسواسی، اغلب موضوعهای خاصی دارند، مانند ترس از آلودگی یا کثیفی، داشتن چیزهای منظم و متقارن، داشتن افکار خشونتآمیز یا ترسناک در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران، افکار ناخواسته، از جمله تجاوز، و یا سوژههای جنسی و مذهبی.
مثالهایی از علائم و نشانههای وسواس عبارتند از
این وسواسها اغلب زمانی مزاحم بیمار میشوند که تلاش میکند، به موضوع دیگری فکر کند یا کار دیگری انجام دهد.
افکار وسواسی، اغلب موضوعهای خاصی دارند، مانند ترس از آلودگی یا کثیفی، داشتن چیزهای منظم و متقارن، داشتن افکار خشونتآمیز یا ترسناک در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران، افکار ناخواسته، از جمله تجاوز، و یا سوژههای جنسی و مذهبی.
مثالهایی از علائم و نشانههای وسواس عبارتند از
- ترس از آلوده شدن بوسیله دست دادن یا لمس کردن اشیایی که دیگران لمس کردهاند
- شک و تردید در مورد اینکه در را قفل یا اجاق گاز را خاموش کردهاند
- استرس شدید وقتی اشیاء منظم نیستند یا از یک روش خاص تبعیت نمیکنند
- داشتن افکاری از صدمه زدن به خود یا شخص دیگری
- داشتن افکاری در مورد انجام فحاشی یا اقدام نامناسب
- اجتناب از موقعیتهایی که میتوانند
- افکار وسواسی را تحریک کنند
- پریشانی در مورد تصاویر جنسی ناخوشایند که در ذهن بیمار تکرار میشود
علائم کارهای اجباری
کارهای اجباری این اختلال، رفتارهای تکراری هستند که بیمار برای انجام آنها احساس اجبار میکند.این رفتارهای تکراری به این علت انجام میشوند که از رخداد احساس اضطراب مربوط به افکار وسواسی پیشگیری شودیا کاهش یابد. درهرحال، درگیر شدن در رفتارهای اجباری، هیچ لذتی را برای بیمار به ارمغان نمیآورد و تنها راهچاره موقتی است، برای رهایی از اضطراب. بیمار همچنین ممکن است، قوانین و تشریفاتی را دنبال کند تا به کنترل اضطراب خود در زمانیکه افکار وسواسی دارد، کمک کند. این رفتارهای اجباری، اغلب بهصورت منطقی به پیشگیری از رویدادهای هراسناک کمکی نمیکنند.
رفتارهای اجباری نیز اغلب سوژههای خاص خود را دارند، مانند شمردن، شستن و تمیز کردن، چک کردن، خواستار اطمینان شدن، پیگیری یک روال دقیق و داشتن نظم و ترتیب.
مثالهایی که در مورد رفتارهای اجباری میتوان آورد عبارتند از: شستن دستها، تاحدی که زخم شوند، کنترل بسته بودن درها، بهطور مکرر، چک کردن اجاق گاز بارها و بارها تا مطمئن شوند آن را خاموش کردهاند، شمارش در الگوهای خاص، تکرار ذکر، کلمه یا عبارت در سکوت، نظم دادن به قوطیها به یک شکل خاص.
علائم اغلب بهتدریج شروع شده و در طول زندگی شدتهای مختلفی پیدا میکند. با استرس بیشتر، علائم بدتر میشوند. اختلال وسواسی ـ جبری، چون یک اختلال مادامالعمر است، به دلیل شدت و وقتی که از بیمار میگیرد، فرد را ناتوان میکند. البته اغلب افراد بزرگسال افکار و اعمال خود را حس نمیکنند، اما همیشه هم اینگونه نیست. کودکان ممکن است نتوانند تشخیص دهند چه چیزی اشتباه است.